به نام او
سلام
دیروز با دوستم تو کتابخونه نشسته بودیم داشتیم در س می خوندیم که یکدفعه به من گفت:می دونی کوه دماوند داره فوران می کنه واین از نشونه های آخرالزمان.
و از اینجا بود که بحث ما در باره ی آقا امام زمان(عج) شروع شد دوستم گفت من دلم می خواست زمان پیامبر بودم و جز اولین کسانی باشم که ایمان می اوردن اما طاقت اون همه شکنجه رو نداشتم.
آره خوش به حال او نهایی که امام و پیامبر رودیدن
کاشکی ما هم می تونستیم اماممون رو ببینیم واقعاً چقدر سخته بدو نی امامت هست ولی تو نتونی بینیش ولی برای دیدنش لحظه شماری می کنی ولی هنوز آ مادگی دیدنشون رو نداشته باشی
آخه چی کار داریم می کنیم ( خود مو می گم) فقط حرف می زنم و عمل هیچ و منتظرم تا کس دیگه ای راه و نشو نم بده ومنو جلو ببره وهمش می گم آقا کی می یاد همیشه از ایشون انتظار دارم ولی خودم انتظارات اماممو بر آورده نمی کنم تصور کنید آقامون تا چند روز آینده می یان آماده ای بری پیششون و بگی من پیرو راه شما هستم
واقعاً برای تعجیل فرجشون چی کار کردیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یاحق